من کویر خسته ام تویی نم نم بارون مثل ِ هیچکس نیستی هستی مثل ِ تمام مردها . . . فقط ! با تـــــو عاشقم ! ++ مجوز ندادند؛می گویند شعرهایت حرام است هرکس می خواند مست می شود!الکل ندارد،من از چشمان تـــــو می نویسم! ++ باور کن برای کشیدن چشمهایت تمام مدادهای سیاه من تمام میشود و چشمهای تو نا تمام می ماند!
++
++ کاش …
دلم برات تنگ شده کجائی ای مهربون . .
تقصیر همون حسوداست که حالا
هستی ما شده یکی بود یکی نبود...
رد پاهایم را پاک می کنم
به کسی نگویید
من روزی در این دنیا بودم.
خدایا
می شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام ...!
پرده میدانست …
تاپنجره باز است فرصت رقصیدن دارد…!!!
Design By : Pichak |